پـَـ نـَـ پـَـ
به مامانم با تلفن عمومی زنگ زدم میپرسه:
مسعود تو هستی؟
میگم:پ ن پ یوزارسیوم بانوی من.
———————-
واسه نماز صبح پا شدم نماز بخونم
بابام برگشته میگه میخوای نماز بخونی
گفتم په نه په اقا خروسه سرما خورده قول دارم جاش صبح ها پا شم
قو قو لی قو قول کنم :d